209آذربایجان

پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
تبلیغات
.
209آذربایجان
یزرگترین سایت شعر
غزلیات
دوبیتی
عاشقانه



زهر شیرین
نوشته شده در
بازدید : 269
نویسنده : اکبرحاتم

زهر شیرین

تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق،

که نامی خوش‌تر از اینت ندانم.

وگر – هر لحظه – رنگی تازه گیری،

به غیر از زهر شیرینت نخوانم.

 

تو زهری، زهر گرم سینه‌سوزی،

تو شیرینی، که شور هستی از توست.

شراب جام خورشیدی، که جان را

نشاط از تو، غم از تو، مستی از توست.

 

بسی گفتند: – «دل از عشق برگیر!

که: نیرنگ است و افسون است و جادوست!»

ولی ما دل به او بستیم و دیدیم

که او زهر است، اما … نوشداروست!

 

چه غم دارم که این زهر تب‌آلود،

تنم را در جدایی می‌گدازد

از آن شادم که در هنگامه‌ی درد،

غمی شیرین دلم را می‌نوازد.

 

اگر مرگم به نامردی نگیرد:

مرا مهر تو در دل جاودانی‌ست.

وگر عمرم به ناکامی سرآید؛

تو را دارم که مرگم زندگانی‌ست.


:: موضوعات مرتبط: زهرشیرین , ,
:: برچسب‌ها: اشعارفارسی،زهرشیرین،اشعارعاشقانه،شعر، ,



صفحه قبل 1 صفحه بعد